گزارشی از حالمان
احتمالا اگر به جای هقت سال پیش الان میخواستم وبلاگ ذرست کنم ، اسش را میگذاشتم " مامان دوقلوها" ، چون تقریبا همه دارند کم کم به این اسم صدایم میکند
دو قلوهای نخودچی کیشمیش خوبند. بزرگ شده اند. . امروز دقیقا سه ماه و نیمه اند.
خواب شبشان تنظیم شده و این نعمت بزرگی است که به من اجازه میدهند شبها چند ساعتی را بی دغدغه بخوابم.
دیشب مامان بعد از چهار ماه از پیشم رفت و من از امروز شرایط جدیدی را دارم با بچه ها تجربه میکنم
هوای دبی هنوز گرم و شرجی است و امکان اینکه بشه پنجره ها را باز گذاشت و یا اینکه سه تایی با هم بریم بیرون را نداریم.... مگر شبها
در نتیجه سه نفری سعی میکنیم در طول روز و در خانه با هم خوش بگذرونیم.
مثلا من تمام تلاشم را میکنم که از این سنشون که داره تند تند میگذره کلی لذت ببرم. از این بوی نوزادی که میدند. از این خنده های گاه و بی گاه که بعضی وقتها صدا دار میشه. از اینکه هنوز میتونم به راحتی بغلشون کنم
خلاصه فعلا همه چیز مرتبه. ممنون از همتون که جویای حال و احوال ما هستید.
4 Comments:
خب یه دفعه می گفت یموقع خوردنشونه ....امیدوارم همیشه خوب وخوش باشی مامان دوقلو هاااا
من دبي هستم. واقعا دوست دارم اين دوتا نخودچي و كشمش را ببينم. :)
شما کی هستید که دبی هستید؟
با آرزوی تندرستی برای دوقلوها و والدینشان باید احساس ویژه ایی اما زیبایی مادری برای دوقلو باشد
ارسال یک نظر
<< Home