خوشا دیدار ما در خواب
در این شلوغی
در این هیاهوی ساعت و زمان
چند روزی است که تا فرصتی برای خوابیدن پیدا میکنم
تو به خوابم میایی
رویاهایم چه واقعی باشند و چه از سر شکم پری
چه سر ظهر و چه دم صبح
تو هستی
میان ادمهایی که من میشناسم و نمیشناسم
ر جاهایی که یادم نیست کجایند
تو هستی
از خواب که بیدار میشوم احساس عجیبی دارم.
احساسی که تمام روز با من است
یک بغض ته گلو
یک اشک گوشه چشم
یک لبخند محو
نمیدانم تو دل نگران منی که به سراغم میایی !؟
یا من دل تنگ تو که در خواب روحت را میدزدم؟!
8 Comments:
چه احساس قشنگی
چه احساس قشنگی
:)
گمونم هر دو دلتنگ هميد !!! من كمي به راه دلها اعتقاد دارم ! مراقب خودت و نخودچي و كشمش ها ي خوردنيت باش خانومي
خوب باشي
:*
قطعه ی بسیار زیباو لبریز از حس خنک عاشقی بود ... زنده باشی و سایه ات مستدام رویِ سر جوجوها و وشوشو
من چشم به راه و تو دلتنگ روح سرگردان من كه شب ها روحت را تسخير كند....
جوجه هاتون در چه حالند خانوم آورا یا همون نسیم جان ؟
ارسال یک نظر
<< Home