چهارشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۰

مکالمه این چند روز من




به خودم میگم: مگه مجبوری یک کاری بکن که بخوای بعدش هی عذرخواهی بکنی و تازه بازم ته دلت مدام بلرزه. هان؟ مگه مجبوری؟
بعدش خودم جواب میدم: آره! مجبورم. به خاطر همین دل لعنتی مجبورم
باز میگم: پس حقته. بکش! آخه آدم هی حرف دلش را گوش میکنه که بعدش بیفته تو هچل؟!

اون وقتش پیش خودم میگم: راست میگه ها! آدم؟؟!!! اما من کجا و آدمیت!!لابد فقط احمق ها و دیوونه ها به حرف دلشون گوش میدن

اون وقت هی خودم از دست خودم حرص میخورم

2 Comments:

At ۱۲:۱۷ قبل‌ازظهر, Anonymous مهتا said...

برا خیلیا پیش میاد..

 
At ۴:۰۰ قبل‌ازظهر, Blogger rezaam said...

این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

 

ارسال یک نظر

<< Home