چهارشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۸۸

یک سفارش کائناتی

این روزها دلم میخواهد خداوند بیاید پایین ،صاف در چشمانم نگاه کند. دستم را بگیرد و ببرد حمام. خودش عین این دلاکهای قدیمی با کیسه و سفیداب بیفتد به جانم. آنچنان چرک از تنم بگیرد که پوستم خون بیفتد. انقدر خوب بشورتم که اخر سر خودش لبخندی از رضایت بزند و سری تکان دهدو بگوید حالا تمییز شدی!

برچسب‌ها:

12 Comments:

At ۷:۰۷ بعدازظهر, Anonymous شب برفي said...

كاش دختر بودم

 
At ۹:۴۷ بعدازظهر, Anonymous شهلا said...

آورا جان در اون مملکتی که زندگی میکنی فکر کنم یه دلاک بتونی پیدا کنی;)

 
At ۲:۳۱ بعدازظهر, Anonymous سمیرا said...

لازمه کاملاً موافقم کاش این آرزوی کائناتی تحقق پیدا کند
پاک شدن مثل یه نوزاد

 
At ۱۲:۴۰ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

درود
صیقل یافتن درد جانکاهی است ....تحمل خواهد؟؟

 
At ۱۱:۴۰ بعدازظهر, Anonymous S. said...

چقدر دلم برات تنگ شده آورا. کاش اینجا بودی.

 
At ۵:۱۲ بعدازظهر, Anonymous خدابیامرز said...

سلام علیکم
قربان دستتان، بنده همین نمره ی بغلی هستم! بگویید یک سری هم به ما بزند!

 
At ۹:۵۳ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

تو که تمیز هستی بانو!
دلا

 
At ۱۱:۰۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

salam avra jan,man jooyandeh hastam lotfan bia be weblogam va baram addresse emailet ro behem bedeh chon man harchi be emailet mail midam to be man javab nemidi,bahat kar daram dokhtar joon. pas montazeram.
www.seeker.blogfa.com
delam barat kheili tang shodeh dooste azize man.
bye.

 
At ۱۰:۵۹ بعدازظهر, Anonymous sani said...

:X :*

 
At ۱۱:۵۲ قبل‌ازظهر, Anonymous nasim said...

چقدر تغییر نیاز است حتی توی حمام

 
At ۱۱:۱۲ بعدازظهر, Anonymous tutia said...

blog jadide man
http://ttutia1969.blogspot.com/
tutia

 
At ۵:۴۳ قبل‌ازظهر, Anonymous دلا said...

آورا چرا نمیای و نمینویسی؟

 

ارسال یک نظر

<< Home