درسهای دون خوآن
نیرویی که بر سرنوشت ما حاکم است . ممکن است ما را مثلا برای بستن بند کفش متوقف کند تا سنگی که قرار بود مستقیما روی سرمان فرود بیایددر چند متری ما سقوط کند. از طرفی چه بسا زمانی دیگر ما را باز هم برای بستن همان بند کفش متوقف کند که این بار سنگ دقیقا روی سرمان فرود آید و به زندگیمان خاتمه دهد. بنابراین چون نمیدانیم آن نیرو چه در سر دارد ، بهترین کار این است که کاملا بی عیب و نقص باشیم و بند کفشمان را به طور دقیق ببندیم و به راه بیفتیم
کارلوس کاستاندا . دومین حلقه قدرت
4 Comments:
از اون بهتر اینکه کفش بدون بند بپوش
يه راهش هم اينه كه كار خودمونو بكنيم و خيلي تو فكر نباشيم كه اون نيرو چي تو كلهاش بوده :)
سلام آورای عزیز خیلی کم پیدایی !!! امیدوارم که خوب باشی . چه درس خوب و آموزنده ایی . ولی در دوره ایی که کفشها دیگر بند ندارند فکر میکنم باید فکر رو جور دیگه به کار انداخت . راستی در مورد کامنتت تو بلاگم هم فقط خواستم بگم که موضوع زندانی بودن این دختر توسط پدرش بطور تصادفی برملا نشده , بلکه یکی از فرزندانش مریضی گرفته و پدرش ناچار شده به بیمارستان منتقلش کنه و در بیمارستان سراغ مادر دختر رو گرفتند چونکه وضعیت بدنی این دختر اینقدر وخیم بوده که برای همه سوال پیش آورده بوده و همین باعث شده که پلیس شک کنه و خونه شون رو بگرده . خلاصه خانومی یادت نره بند کفش رو محکم ببندی . سبز باشی .
باید کار خودمان را درست انجام دهیم اخه ما مسئول خودمانیم نه مسئول سنگ
ارسال یک نظر
<< Home