سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۶

من آبیم نه خاکستری



نمیخواهم یادم بیاید دهه 60 را.
مقنعه های تا کمر. مشکی با چونه.
نمیخواهم یادم بیاید که دست پسرهایی که آستین کوتاه میپوشیدند را رنگ میکردند
نمیخوام دوباره پوشیدن رنگهای سرمه ای و مشکی و قهوه ای را به اجبار تجربه کنم.
نمیخواهم نوجوانیم در هراس پوشیدن یک جوراب قرمز یا یک کیف صورتی بسوزد.
نمیخواهم ماشین وسط سر پسر همسایه را که موهایش کمی بلند تر از یک بند انگشت است ، چهار راه باز کند
نمیخواهم مدیر مدرسه با قیچی جلو و عقب موهای دو ستم را بی هوا بزند
نمیخواهم قلکم شکل نارنجک پلاستیکی باشد
نمیخواهم یادم بیاید پوشیدن شلوار جین جرم بود
*****
می خواهم آزادانه لباس پوشیدن را تجربه کنم
من میخواهم انعکاس رنگها را تجربه کنم.
سبز را و زرد را بی واهمه ای از دیده شدن
رنگهای مرا خاکستری نکنید

7 Comments:

At ۹:۴۷ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

من یادمه...

 
At ۱۱:۳۹ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

باز خوشبحالت که نیستی...بین ما چی می کشیم ..خوبه خودش اول تو سخنرانیهاش گفت ...ما ادمهای فراموشکاری هستیم همیشه یادمون میره تمام حکمرانان برای رسیدن به مقامی حکومتی دروغ می کن وسر مردم وشیره می مالن.........وااااااااااااای

 
At ۵:۳۴ بعدازظهر, Blogger غزل said...

منهم ديگه نمي خوام اون دوران رو تجربه کنم، وحشتناک بود...يعني نبايد بذاريم که يک نسل ديگه مثل ما بسوزه... روزهاي رفته ما رو کي به ما برمي گردونه؟؟!!

 
At ۸:۳۱ بعدازظهر, Blogger مسعوده said...

حكايت عچيبيست !
جانگداز است
حتي همين هم از ما دريغ است زرد و سبز و نارنجي !
باور كردنيست يعني ؟

 
At ۱۰:۳۱ بعدازظهر, Blogger ... said...

من هم خوب یادمه وقتی روسری های دخترها رو با پونز به پیشونیشون میچسبوندن ...وقتی تیغ میذاشتن وسط پنبه و بعد میدادن دست دخترها برای پاک کردن آرایششون ...وقتی اسید میپاشیدن روی صورت جوون و شاداب یک دختر ...کی اینروزهای خاکستری تموم میشن ...کی ؟؟؟ سبزباشی .

 
At ۴:۵۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

:(
cheghadr har roz baraye rohe morde dost ha o hamjens ham delam besoze?

 
At ۴:۱۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

moteasefane inja dare "amniat" kharje "amniat" mshe.

 

ارسال یک نظر

<< Home