چهارشنبه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۵

رانندگی با اعمال شاقه

موقعیت:
من ؛ تهران ، روزهای اول ، رانندگی
مکالمه خودم با خودم
-خوب ! آورا خانم ..این اولی گازه ، دومی ترمزه و آخریشم کلاچه...
دنده 1 و 3 به سمت بالا و 2و 4 به سمت پایین.
بادت نره ها. اینچا باید خودت دنده عوض کنی
(چند روزه یعد وسط اتوبان همت التماسهای موتور ماشین یادم میندازه که ماشین هنوز تو دنده 2 داره یا 100 تا سرعت میره)

من ، دبی ؛ روزهای اول برگشت بعد از 40 روز ،رانندگی
- پای چپم را با قدرت تمام روی ترمز ماشین اتوماتم فشار میدم و با خودم دارم فکر میکنم که چرا دندش جا نمیره!!!!
***************

(حالا خوبه انگلیس زندگی نمیکنم وگرنه هر وقت میومدم ایران لابد میشستم جای کمک راننده و دنبال فرمون میگشتم)

11 Comments:

At ۱۱:۲۷ ق.ظ., Blogger ... said...

حالا راستش رو بگو باعث چند تا تصادف شدی ؟؟؟ شوخی کردم. سبز باشی.

 
At ۱۱:۲۹ ق.ظ., Blogger آورا said...

شهره جان خدا را شکر هیچی

 
At ۱۲:۰۸ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

پس جای شکرش باقیه

 
At ۱۲:۲۰ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

vaghti modati ba dande outomatic ranandegi koni dige mashine dandee sakhte:D man ke ba dandee ranandegi nemikonam

 
At ۳:۰۹ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

ها ها ها خيلي با نمك بود :دي
تازشم من تو تهران كنارت نشستم رانندگيت هيچم حرف نداره بوس بوس

 
At ۳:۱۶ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

من هم نمي دونم چرا هيچ وقت نمي تونم ماشينو وايسونم ! يني خداييش هميشه يادم هستا... به موقع فرمونو با دوتا دستام محكم ميكشم سمت خودم ولي با اين وجود نمي دونم چرا وا نميسته. :)

 
At ۵:۰۹ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

welcome back, hope you had a great time over there.

 
At ۷:۴۳ ب.ظ., Blogger آورا said...

آبچینوس جان شما یه سور به بنده زدید

 
At ۸:۱۷ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

عیب نداره دوباره چند وقت دیگه بری تهران از صدای موتور متوجه می شی دنده عوض نکردی

 
At ۶:۲۴ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

هفته اول سپتامبر هم اومد آورا خانوم به انگلیس نیومد. پس کجایی؟

 
At ۱۲:۰۴ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

پس با اين حساب خيلي بايد ديدني باشد رانندگي شما....مثلا يك گاز ميدي يكهو از ترس مي زني رو نيش ترمز ماشين هم در نهايت مثل هرگوش شايدم اون كامگورو اسكيپي با پرش حركت مي كند خوب اينم يك خلاقيتي هست ديگه... چشمك

 

ارسال یک نظر

<< Home