سه‌شنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۵

نوش جان

سلام.
این تصویر بالا از خوراکی های دربند است. که البته برای هر چه بیشتر ترش شدنش از هیچ کاری فرو گذار نکردند. روی این ها جوهر لیمو زده بودند.
خوب!
من برگشتم دبی. و در حال حاضر پشت کیبردی هستم که روش حروف فارسی تداره و من دارم از حفظ تایپ میکنم.
حرف زباد دارم اما با این وضعیت فعلا نطقم کور شده !!!
*****
(دنیس مورزیلی)

13 Comments:

At ۱۱:۱۳ ق.ظ., Anonymous ناشناس said...

سلام. امیدوارم خوش گذشته باشه. من هم یه خبر دارم:

http://mmoeeni.blogspot.com/2006/08/mahshad-8.html

 
At ۱۱:۳۴ ق.ظ., Anonymous ناشناس said...

اورا جونم چقدر متاسفم كه اينبار نتونستم ببينمت

 
At ۱۲:۰۳ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

سلام خوش اومدي...جات خيلي خالي بود

 
At ۱۲:۴۵ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

salam khoshhalam khoosh gozashte safar badi enshalah bebinamat

 
At ۱:۳۱ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

khosh halam ke be salamati bar gashti va khosh gozashte
dahane adam aab mishe ina ro mibine:D
shad bashi

 
At ۱:۵۹ ب.ظ., Blogger ... said...

آورا جان خوش اومدی عزیز . بعدشم که من و طنین این عکس رو دیدیم و کلی آب از لب و لوچه مون سرازیر شد. خیلی هوس انگیزن. خوب خوش گذشت ؟؟؟ تعریف کن زود . سبز باشی.

 
At ۳:۲۰ ب.ظ., Blogger غزل said...

سلام خانوم گل،
خوش گذشت؟؟ جاي من گردو خوردي؟! خلاصه که دلم برات تنگ شده بود... راستي پيش مامان دوستمون رفتي يا نه؟

 
At ۷:۰۴ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

به به رسیدن به خیر. چشم من یکی که به این صفحه وبلاگت خشک شد تا برگردی. خوب به جای منم شیرینی میخوردی دیگه. راستشو بگو خیلی حال کردی اونجا نه؟‌ خوشحالم که برگشتی..مواظب خودت باش و به اون یکی مهربون هم سلام برسون.

 
At ۱۱:۵۲ ب.ظ., Blogger Ali said...

این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

 
At ۱۱:۵۴ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

Welcome Back!

 
At ۱۱:۱۶ ق.ظ., Anonymous ناشناس said...

اووووووووووووو من عاشق ترشی ام ....به به ........

 
At ۱۱:۳۰ ق.ظ., Blogger آورا said...

غزل جان هم گردو خوردم هم مامان دوستمون را دیدم
غزل جان من نمیتونم وبلاگت را باز کنم.

 
At ۲:۰۷ ب.ظ., Anonymous ناشناس said...

آورا جان اميدوارم سفر خوش گذشته باشه

 

ارسال یک نظر

<< Home