شنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۵

لحظه تولد




این لحظه
لحظه ای بین گذشته و آینده
لحظه جشن 28 سالگی من است.
گذشته ، پشت سر ، تمام ساختار ذهن و دل من.
آینده ، در جلو، جلوی چشم های من ، نامعلوم و مبهمتر از همیشه
در این لحظه
لحظه اتمام 28 سالگی
دلم برای خودم تنگ میشود.
کجاست تصور کودکی من از بیست و هشت سالگی؟
*عکس: اصفهان- تابستان 1384

16 Comments:

At ۵:۳۹ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

آورا جان از بند بند الیاف زندگی‌ات لذت ببر که تا چشم به هم زده‌ای شده‌ای چهل و چند ساله. اون وقته که اگر از زندگی‌ات لذت نبرده باشی سخت‌ترین ایام عمرت می‌تونه باشه. این روزها که چشم باز می‌کنم می‌بینم این روزها رو حتی با روزهای بیست و چند سالگی هم عوض نمی‌کنم - یعنی رضایتی که در این لحظه از زندگی‌ام حس می‌کنم در همه عمرم نداشتم. رضایت از اون‌چه پشت سر گذاشتم و شور رسیدن به آینده - هنوز هم زنده‌گی می‌‌کنم.

نگذار یک لحظه‌اش هم تلف بشه، حتی یک لحظه آورا جان.

می‌بوسم‌ات. امیدوارم روز به روز سرحال‌تر و شاداب‌تر به آینده بنگری.

 
At ۶:۰۶ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

نازنین گلم الهی قربون اون عکس خوشگلت برم که دلم رو به هوات پرد داد و رفت دختر موشی ایران تولدت از طرف من و امید یک دنیا مبارک باشه سلام گرم ما رو به آراد نازنین برسون
بوس بوس

 
At ۶:۲۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

تولدت مبارک ....یه سوال ؟ چرا تا بحال فکر می کردم شما مذکرید؟ تازگی ها متوجه خیلی پرتم .....حتما اراد بچه اه ویولت خوشگله بهش سلام رسونده

 
At ۷:۱۱ بعدازظهر, Blogger آورا said...

هاله عزیزم ممنون از توصیه ات. سعی میکنم بهش عمل کنم. هر چند استفاده از تمامیه لحظات کاره سختیه

 
At ۷:۱۲ بعدازظهر, Blogger آورا said...

ویولت جونم. من و آراد هم دلمون برای شما دو تا تنگه. میبوسمت. مهربون خانم.

 
At ۷:۱۳ بعدازظهر, Blogger آورا said...

مژگان جان. بنده از اون موقع که به یاد دارم خانمم. و آراد هم همسرمه و فعلا بچه ای در کار نیست. امیدوارم سئوالهایت کاملا بجواب رسیده باشد ( چشمک)

 
At ۷:۴۳ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

سلام آورا خانوم مهربون. تولدت یه دنیا مبارک. ببین اگه ما اونجا بودیم میشد امشب بریم آبشار؟ میبوسمت...به اون یکی مهربون هم خیلی سلام برسون.

 
At ۸:۴۳ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

مبارکه امیدوارم برایت خوش یمن و پربرکت باشد و بزودی برآورده شدن آرزوهایت(حداقل خیلی هایشان )
را شاهد باشی

 
At ۱۱:۰۱ بعدازظهر, Blogger ... said...

به به تولدت مبارک ...قدر این دوران رو بدون تا چشم بهم بزنی رسیدی به مرز چهل . امیدوارم که روز تولد خوبی رو تا الان گذرونده باشی و بقیه اش هم بهت کلی خوش بگذره. تولدت مبارک نازنین. سبز باشی.

 
At ۸:۳۵ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

کودک تو همیشه با تویه آورا جان.جایی نمیری ولی شاید صداش مخفی تر بشه .ای میل دیروزمو خوندی؟ حسم همونه.

 
At ۱۱:۵۹ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

سلام آورا جان تولدت مبارك...بابا پس پارتي كو ؟؟؟ من گفتم الان ما رو دعوت ميكني برج العرب !!! اميدوارم هميشه سلامت و شاد باشي

 
At ۳:۱۲ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

خیلی تبریک ... عکس خاطر ه انگیزی است حتی برای من که در آن نیستم

 
At ۸:۲۴ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

اورا جان برايت سال زيبايي آرزومندم. تولدت مبارك. اميدوارم هميشه در حال رويش و جوانه زدن باشي. از تابلو‌ات هم لذت بردم. منتها نمي تونم هيمن طوري برات بنويسم دنبال بهانه مي گشتم :) تولدت مبارك. با بهترين آرزوها
زميني

 
At ۱:۳۳ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

تولدت مبارك. ما چي بگيم كه 40 را هم رد كرديم ;)
اين جولو هم ديكته درستش جلو است. البته من خودم در ديكته شاگردم. معلمم آشپزباشي وبلاگشهر است :)

 
At ۷:۵۰ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

سلام آوراي عزيز.
سالگرد تكميل آفرينشت رو تبريك مي گم.
قبلا از خيلي ها اين سوالو پرسيدم.. از تو هم مي خوام بپرسم، دوست داري چقدر زندگي كني؟
بلاگرد فكر كنم منو توي ليستت آپديت نشون ميده، با اينحال خودمم بگم، به روزم

 
At ۱۰:۰۰ قبل‌ازظهر, Blogger آورا said...

آبنوس جان همین الان تصحیحش میکنم. ممنون

 

ارسال یک نظر

<< Home