مسواک و کاراییهایش
آمده اند جلوی در حمام و با زبان بی زبانی دارند به من اشاره میکنند که مسواکهایشان را بدهم دستشان. نمیدانم کدامشان اول به این فکر رسیده و بعد آن یکی را خبر کرده . همینقدر میدانم که وسط روز مسواک میخواهند. دو تا مسواکشان را از توی لیوان در میاورم ، میشورم و میدهم به دستان کوچکشان .در فاصله ای که مسواک خودم را برمیدارم ، میبینم یکیشان دارد با مسواکش موهایش را شانه میکند آن یکی هم دارد با مسواکش زمین را جارو میکند.
2 Comments:
لذت بردم از مطالب زبیایتان.
خیلی باحال بود....
ارسال یک نظر
<< Home