دنیای کودکانه دوقلویی
هنوز سیزده ماهشان تمام نشده . اما چند روزی است که دیگر مثل سابق دعوایشان نمیشود. این یک سر اسباب بازی را بگیرد آن یکی آن سرش را و دو تایی جیغ بزنند. این روزها ، مینشینند کنار هم و با هم حرف میزنند. من که نمیفهمم چه میگویند اما هر چه هست سر خودشان دوتایی خوب گرم میشود. یکیشان با این اسباب بازی موزیکالها آهنگ میزند ( یعنی هی دکمه اش را فشار میدهد) و آن یکی دست دستی میکند یا وسیله ای را در هوا تکان میدهد. میروند روی مبل و با هم پایین می آیند. میروند زیر میز و برای رسیدن به پایه سمت چپ میز از روی هم ردمیشوند و مسابقه میدهند. پستونک هم را برمیدارند و میگذارند. خلاصه ماجراهای دو نفره با نمکی را درست میکنند که خالی از تماشا نیست.
یکی را که لخت میکنم آن یکی دستش را میکند توی ناف برادرش و هی تعجب میکند.. . و یا هی به پوشک خودش نگاه میکند و بعد به پوشک طرف مقابلش. باز تعجب میکند.
صبح ها که از خواب بیدار میشوند هر کدوم توی تختهایشان میایستند و از دو طرف اتاق شروع به صحبت میکنند. احتمالا گزارش خوابهایی که دیدهاند را میدهند یا برای تمام روز برنامه ریزی میکنند. من صبح ها از صدای این اصوات بیدار میشوم