پنجشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۶

از هر چمن گلی 15




1-بزرگي مي‌گفت: مراقب افكارت باش چون به حرفهايت بدل مي‌‌شود. مراقب حرفهايت باش چون به اعمالت تبديل مي‌‌شود. مراقب اعمالت باش چون به عادت‌هايت مبدل مي‌شود. مراقب عادت‌هايت باش چون به شخصيت تو تبديل مي‌شود. مراقب شخصيت خود باش چون به سرشت تو تبديل مي‌‌شود و مراقب سرشت خويش باش چون به سرنوشت تو تبديل مي‌‌شود.

2- من خوبم. خیلی خوب. فقط کمی سرم شلوغه . درسهای دانشگاه خیلی زیاده و تمرکز زیادی میطلبه که همین هودش باعق میشه من نتونم روی چیز دیگه ای فکر کنم.در حال حاضر دو تا کتاب توی دستم دارم یکی شفای زندگی لوییس هی است که باید خلاصه ای که ازش در آوردم ادیت بشه و دیگری نجوای فرزانگان ذن که باید با عرفان اسلامی تطبیقش بدم. . کارهای رنگ شناسی و طراحی پابه هم که حسابی وقت گیره.

3-اینجا هنوز هوا گرمه.هفته پیش چند روز مه سنگینی را دم صبح و آخر شب داشتیم. از اون مدلیاش که ادم را میبره به حال و هوای جاده چالوس. از اون مدل ها که تابلوی خیابونا معلوم نیست و 3 بار گم میشی تا راه خونت را پیدا کنی

4-من عاشق عروسک و اسباب بازیم. مخصوصا لگو. یادتونه که؟؟ وقای بچه بودم و با لگو بازی میکردم گاهی یک تیکه کم میومد . و تمام زحمتای آدم نصفه میموند یا مجبور میشدیم طرح را عوض کنیم. اون موقع ها آرزوم بود یه مغازه پر از مهره های رنگی لگو در سایزهای مختلف که هیچ وقت هیچی کم نیاد. حالا اینجا این مغازه هست. به کسی نگینا اما گاهی میرم توش کنار دست بچه های کوچبک روی این سه پایه رنگیا میشینم و خونه سازی میکنم. بیچاره این فروشنده ها نمیدونن بیرونم کنند یا بهم بخندند

5-اینم یه موسیقی

دوشنبه، آبان ۲۱، ۱۳۸۶

شهود




میگویند یک گله فیل را داخل حصاری نگاهداری میکردند. منتها فیل بانان نمیدانستند چگونه فیلها را داخل حصار نگاه دارند. پس کنار حصار میله ای بر افراشتند و پیرامون آن طناب کشیدند. فیلها نیز پنداشتند که نمیتوانند از حصار بیرون بیایند.حال آنکه کافی بود پایشان را روی طناب بگذارند و از حصار خارج شوند. اما آنها دچار این توهم بودند که طناب زندانیشان کرده است.مردم نیز دچار همین توهم هستند ، ترس و تردید همان طناب است که پیرامون اگاهی آنها کشیده شده و نمیگذارد از این حصار بیرون بیایند و به تفکر روشن گام بگذارند.

شهود به شما میگوید پای خود را آن سوی طناب بگذارید.




کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
***

این روزها فکرم خیلی مشغوله یک سری مفاهیم است. میبخشید کم پیدایی مرا