یکشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۹۰

یک شب آتش در نیستان می فتاد

و وقتی آتشی در نیستانی بیفتد. حتما میسوزاند. کم یا زیادش بستگی به سرعت عملت دارد. یا انکه اصلا چطور بخواهی.
اما اگر سوزاند که میسوزاند هر چقدر کم. همیشه جایش باقی است.
حتی اگر سال بعد نیستان دوباره نیستان شود. جایش باقی است
آتش به یاد آن سوزاندن دوباره برمگردد
و تو باز در حین سوختن تصمیم میگیری که اینبار چقدر بسوزی

جمعه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۰

روز تولدم- 30 اردیبهشت

من بسیار گریسته ام
هنگام که آسمان ابری است
مرا نیت آن است
که از خانه بدون چتر بیرون باشم
من بسیار زیسته ام
اما اکنون مراد من است
که از این پنجره برای باری
جهان را آغشته به شکوفه های گیلاس بی هراس
بی محابا ببینم

احمدرضا احمدی
************

30 اردیبهشت روز تولد من، احمدرضا احمدی شاعر دوست داشتنی و خواننده معروف " شر" است.
و البته خیلیهای دیگر که لیستشان در ویکیپدیا موجود است
من احمدرضا احمدی را از سر فیلم بانوی اردیبهشت و آن صدای پشت تلفن همیشه دوست داشته ام و شر را به خاطر آن آهنگ "دو ِ لِ آمور"
و فکر میکنم این من که 33 سالش دارد تمام میشودو امسال اولین تولدش را به عنوان یک مامان جشن گرفته است ، همانقدر متضاد است که احمدرضا احمدی شاعر ایرانی با شر خواننده چند نژاده آمریکایی در تضاد است.
و من این تضاد را دوست دارم. این چند وجهی بودن که در من است . خودم را. این چیزی است که در تولد امسالم بهش رسیده ام و خوب خوشحالم

سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۹۰

حسودم حسودم

بعضی روزها حسود میشوم
به بی دغدغگی بعضی آدمها
دیروز از اون روزها بود

یکشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۰

کدام روش؟

پسر‌ها وارد یازده ماه شده‌اند. الان کمتر از یک ماه است که کشمش سینه خیز تمام خانه را گز می‌کند و هر جا که دلش بخواهد می‌رود و این قضیه نخودچی را که هنوز این مهارت را ندارد شدیداً عصبی می‌کند. اینکه همبازیش در عرض چند دقیقه غیبش می‌زند خیلی روی روحیه‌اش اثر گذاشته و من این وسط نمی‌دونم چی کار باید بکنم. یک مدت رهاش کرده بودم که شاید حرکت کشمش انگیزه بشه و نخودچی هم راه بیفته اما اثری نداشت. و باعث شده بود که هر جا دستش به کشمش برسد مو‌هایش را بکشد و اسباب بازی‌ها را از دستش بگیرد. بعدش شروع کردم خودم یک جاهایی کمکش کردن ولی نتیجش این شده که حالا به هر چیزی که می‌خواهد برسد و نمی‌تواند مرا صدا می‌کند و پا زمین می‌کوبد، یک جورهایی وابستگیش به من بیشتر شده. خلاصه موندم که کدوم روش بهتر است.
اینجا مشاور خوبی هنوز پیدا نکرده‌ام که بتونه در مورد دوقلوهای غیر همسان راهنمایی کنه. (چون این اتفاقات از قرار شامل دوقلوهای همسان نمی‌شود.) در نتیجه گاهی من و آراد باید خودمان به صورت سعی و خطا روش بهتر را پیدا کنیم و این خیلی کار راحتی نیست