دوشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۵

عکس های تصادف



طبق قولی که داده بودم عکسهای تصادف خواهر آراد را برایتان گذاشتم.
برای بزرگ تر دیدن عکسها کافیست روی آنها کلیک کنید و در عین حال به یاد بیاورید که :
گر خدای من ان است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.

چهارشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۵

معجزه در همین نزدیکی است

یک شنبه صبح ساعت 10 خواهر آراد و نامزدش در حالیکه سوار یک پژو 206 بودند و کنار اتوبان ام القوین پار ک کرده بودند با یک تریلی که میخواسته از سمت راست از ماشین جلوییش سبقت بگیره تصادف کردند.....

****
زنده اند هر چند یکی خورد شده و دیگری له!!
ضرب دیدگی ، شکستگی ، کوفتگی ، پارگی.... خلاصه همه اش هست. اما زنده اند و حواسشان هم سر جایش هست و این یعنی معجزه.

****
شاید عکس ماشین را در چند روز آینده بذارم تا شما هم با دیدن عمق تصادف به این نتیجه برسید که
گر خدای من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد

سه‌شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۵

شهامت




تقدیم به حسن و هاله عزیز به خاطر محبتشان
**********
میدانی شهامت یعنی چه؟
شهامت یعنی دوست داشتن آدمها بدون قضاوت
یعنی در آغوش کشیدنشان بدون ترس
یعنی مستقیم توی چشمانشان نگاه کنی
و بگویی دوستت دارم.
دستشان را بفشاری و به آنها اعتماد کنی
شهامت یعنی حضور من ، حضور تو
دریک لحظه
بدون هیچ حاشیه ای.

جمعه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۵




دوست داشتم با هم طلوع خورشید را میدیدیم
دوست داشتم بوی دریا را با هم حس میکردیم
اون موقع که نشد باشی.
اما حالا بیا
بیااز دریچه نگاه من طلوع را ببین.
بیا سرت را روی سینه ام بگذار
دلم بوی دریا میدهد

شنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۵

یه روزی از همین روزا

من میگم : کاش یکی پیدا میشد این دل میبرد
یه جایی گم و گورش میکرد.
تا دیگه من مجبور نباشم هی سرشو شیره فرد اعلا بمالم

تو میگی: .........